ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
... از عشق
سخن باید گفت، همیشه از
عشق سخن باید گفت.
عشق در
لحظه پدید می آید، دوست
داشتن در امتداد زمان. این اساسی ترین تفاوت
میان عشق و دوست داشتن
است. عشق
معیارها را درهم می ریزد،
دوست داشتن بر پایه معیارها
بنا می شود.... عشق ناگهان و ناخواسته شعله
می کشد، دوست داشتن از
شناختن و خواستن سرچشمه می
گیرد. عشق
قانون نمی شناسد، دوست داشتن
اوج احترام به مجموعه ای
از قوانین عاطفی ست. عشق فوران می کند – چون آتشفشان و
شره می کند – چون آبشاری عظیم، دوست
داشتن، جاری می شود – چون رودخانه ای بر
بستری با شیب نرم. عشق ویران کردن خویش
است، دوست داشتن، ساختنی عظیم...!
برگرفته از
کتاب
"آتش بدون
دود: گالان
و سولماز" / نادر ابراهیمی
چقدر کتاب خونی
من از این کار سالهاست متنفرم
نفرت از کتابخونی؟!! اولین باره که می شنوم کسی که قبلا کتاب می خونده حالا از این کار متنفره!