ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
" عشق شیر شد "
عشق شیر شد
اهوی دل مرا که دید
آهو از میان سینه ام رمید
هی دوید و هی دوید و هی دوید ...
عشق آخرش به او رسید
آهوی دل مرا درید
********
" تو نیامدی "
سینه ام : تنور بود
عشق : نان داغ
خنده ام : آفتاب ناگهان
گونه ام : آسمان داغ
تو نیامدی ، نیامدی ، نبودن تو باد
باد شد وزید
آفتاب خنده از لبم پرید
آسمان گونه ام : کبود
بودهای من همه : نبود
عشق و آتش و تنور :
دود
غصه : نُقل
و غم : شربت بساط سور و سات شد
تو نیامدی
نان دل بیات شد
" عرفان نظرآهاری "
پ.ن ؛
اول : این نوشته از کتاب تازه چاپ نویسنده است. بهار نود و دو . انتشارات نور و نار
دوم : گرافیک این کتاب قشنگه و به نوشته هاش میاد اما فکر می کنم تنها ایرادی که داره اینه که نوشته ها با کادر سفید رنگ از زمینه نقاشی جدا شده که تاثیر متقابل نوشته و نقاشی رو کم می کنه.
اولین بار که کتابشو دیده بودم از اینکه "عرفان" یک خانومه تعجب کردمم و واسه همین اسمش همیشه یادم موند، زیبا مینویسه، و شما هم سلیقت حرف نداره عزیزم
می آیم
با رهتوشه ای
و گامی در راه بی برگشت
دستهایم را
سفت می گیری؟
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا ;))