ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
... و آدمی مگر چند چشم محرم می شناسد تا بتواند خود را ، روح خود را ، بی پوشش و پرهیز در پرتو نگاهش بدارد؟ چه بسا مردمانی که می آیند و می روند بی که از خیالشان بگذرد که این موهبت نیز وجود داشته است ، موهبتی که انسان نه بس بخواهد ، بلکه احساس وجد کند از این که خودی ترین ، که محرم ترین چشمان عالم در او می نگرند – می نگریسته اند ؛ و من اذغان می دارم که نگاه آن انسان به من ، کفایت می کرد برای سرمستی وصف ناپذیری اگر چشم عالمی نسبت به من کور می شد و نزد خود اعتراف می کنم که فقط به نگاه او – نگاه او به خودم – نیازمند بودم و بس!...
" سلوک " محمود دولت آبادی
پ.ن : حاضرم هر چی که دارم رو بدم برای کسی که اینطور به من نگاه کنه!
کاش