وادی چندم ؟

نبودنت چرا اینقدر پیداست؟
در و دیوار چرا
نبودنت را به رخم می‌کشند مدام؟
وقتی نیستی در نبودنت می‌چرخم
وقتی هستی در بوی تنت
در گل‌های پیرهنت
عشق من!
آوارگی وادی چندم بود؟



" عباس معروفی "

نظرات 3 + ارسال نظر
عسل چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 02:40 ب.ظ

واقعا "لعنتی کم نظیر"

عسل چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 12:51 ب.ظ

عاشــــــــــــــق این متنم:

خیلی وقت است که
"بی تابم" ؛
دلم تاب میخواهد !
و یک هُلِ محکم

که دلم هــُـــرّی بریزد پایین
هرچه در خودش تلنبار کرده را ...

لعنتی! این خیلی خوبه

امىن چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 12:00 ب.ظ

با گریه های یکریز
یکریز
مثل ثانیه های گریز
با روزهای ریخته
در پای باد
با هفته های رفته
با فصلهای سوخته
با سالهای سخت
رفتیم و
سوختیم و
فرو ریختیم
با اعتماد خاطره ای در یاد
اما
آن اتفاق ساده نیفتاد ....

خیلی خوب بود. مرسی
امان ازین اتفاقات ساده!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد