ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
زندگی دامی از هراس در پیش دیدگانشان گسترده بود، و ایشان به چشم خویش می دیدند که دیوارهای سرزمینشان به روی چرخ های سنگین شکست برای آنها و کامجویی برای دیگران به درون می غلتد.
مردان می گفتند که دیوار هابه هم خواهد رسید و سرزمین ما به هیچ بدل خواهد شد ؛ لیکن در دل این شجام سستی آفرین که زنان را در کنار آتش نشین و مردان را تسلیم و چرکین کرده بود ، روزی پیرمردی از میان کتاب های در خاک خفته اش دفتری را جست. در این دفتر داستانی بود ، در این داستانی مردی ، بر کف این مرد کمانی.
" آرش در قلمرو تردید / نادر ابراهیمی "
سال روز در گذشت نادر عزیزم