ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه
ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی!!!
پ.ن : حکایت بعضی آدمای دور و اطراف م . انصافا در عجبم !
خیلی جالبه .الان به قسمتایی از داستان ژان کریستف رسیدم که نویسنده اسمش گذاشته " سرکشی " ! هم زمان با اون دارم کتاب " اندوه ماه " آرش حجازی رو می خونم که داستان اونم بر هم زدن قوانین دنیای شخصیت اصلیه! در حال حاضرم خودم افکار بهم ریخته ای دارم که تا سه – چهار صبح بیدار نگه می دارتم ! خدا آخرعاقبتم رو به خیر بگذرونه ! آخرشم به کجا می رسم رو خدا داند بس! البته من ازین لحظات طوفانی زیاد داشتم . در مقام تشبیه مثل ناخدابا تجربه ای شدم که می دونه چطور کشتی وجودش در اقیانوس طوفانی زندگی و افکار هدایت کنه که کشتی ش کمترین صدمه رو ببینه اما با تجربه ترین ها هم نمی دونن آخرهر طوفان باید منتظر چی باشن !
داستان " سمفونی پاستورال " آندره ژید بن مایه خوبی داره . به نظرم اگه یه کمی بیشتر داستان بسط می داد و اینقد سریع و اجمالی از اتفاقات و حالات روانی شخصیتها و یا حتی شخصیت اصلی نمی گذشت ، می تونست یه رمان ماندگار ترخلق کنه! شخصیتها اون عمق لازم رو ندارن. آدم زیاد باهاشون ارتباط بر قرار نمی کنه چون خیلی زود از همشون می گذره. به بیان دیگه شخصیتها فقط روی صفحه دو بعدی کتاب باقی موندن. به نظرم ژید داستان به هدر داده چون این قابلیت داشت که بیشتر به جزییات بپردازه بدون اینکه کسل کننده باشه. به راحتی می تونست دویست – سیصد صفحه ای بنویسه!
پ.ن : یک نکته که لازم دیدم حتما بگم اینه که این کتاب با ترجمه های مختلف و اسم های مختلف به چاپ رسیده!سمفونی روستایی (۱۹۱۹)ترجمه عبدالحسین شریفیان تحت عنوان سمفونی کلیسایی انتشارات اساطیر، فریده مهدویدامغانی تحت عنوان سمفونی روحانی موسسه نشر تیر، محمد مجلسی تحت عنوان سمفونی پاستورال انتشارات دنیای نو، علیاصغر سعیدی تحت عنوان آهنگ عشق نشر قطره
خواندن همه ی کتابهای خوب مانند گفتگو با بهترین ذهن های قرون گذشته است.
" رنه دکارت "
پ.ن : شدیدا با این حرف موافقم البته نه محدود به قرون گذشته !