کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها
کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

تو بیشتر منی یا من تو؟

عاشقت باشم می میرم

یا عاشقت نباشم؟


نمی دانم کجا می بری مرا

همراهت می آیم

تا آخر راه

و هیچ نمی پرسم از تو

هرگز


عاشقم باشی می میرم یا عاشقم نباشی؟


این که عاشقی نیست

این که شاعری نیست

واژه ها تهی شده اند،

عزیز دل

به حساب من نگذار

و نگذار بی تو تباه شوم.

در بوی نارنجی پیرهنت

تاب می خورم

بی تاب می شوم

و دنبال دستهایت می گردم

در جیب هایم

می ترسم گمت کرده باشم در خیابان

به پشت سر وا میگردم

و از تنهایی خودم وحشت میکنم.


بی تو زندگی کنم

یا بمیرم؟


نمی دانم تا کی دوستم داری

هر جا که باشد

باشد

هر جا تمام شد

اسمش را می گذارم

 آخر خط من

باشد؟


بی تو زندگی کنم

یا بگردم؟


همین که باشی

همین که نگاهت کنم

مست می شوم

خودم رو می آویزم به شانه تو


با تو بمیرم

یا بخندم؟


امشب اسبت را می دزدم

رام میشوم آرام

مبهوت عاشقی کردنت

با تو

اول کجاست؟

با تو

آخر کجاست؟

از نداشتنت می ترسم

از دلتنگیت

از تباهی خودم

همه اش می ترسم

وقتی نیستی تباه شوم

بی تو

اول و اخر کجاست؟

 

واژه ها رو نفرین میکنم

و آه می کشم

در آیینه مه آلود

پر از تو می شوم

بی چتر

من

بی تو

یعنی چه؟


غمگین که باشی

فرو میریزم

مثل اشک

نه مثل دیوار شهر

که هر کس چیزی بر آن

به یادگار نوشته است


تو بیشتر من

یا من تو؟


در آغوشت

ورد می خوانم زیر لب

و خدا را صدا میزنم

آنقدر صدا می زنم که بگویی

جان دلم... .


" عباس معروفی "

آلیس در سرزمین عجایب

بعضی کتاب فروشی ها هست که وقتی آدم واردش میشه دیگه نمی خواد ازش بیرون بیاد. یکی از این اونا کتاب فروشی " امیر کبیر" ، مخصوصا طبقه پایینشه .قفسه هایی که تا سقف ه، عنوان هر قفسه مشخصه که متعلق به چه نوع کتابیه، فضای بزرگ... حتی اگه چند ساعت هم بگردی کسی کار به کارت نداره.

آدم اونجا حس " آلیس در سرزمین عجایب " داره! انگار داری میری ماجراجویی... خلاصه جایی که من خیلی ازش لذت می برم. می تونم کتابای که دوس دارم توش پیدا کنم. با کلی کتاب جدید و نویسنده جدید آشنا میشم... .


وقتی وارد همچین جاهایی میشم و کتاب می خرم کلی روحیه م عوض میشه و انرژی میگیرم :)