کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها
کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

هوای حوا


دلتنگی‌ام

پرنده‌ای‌ست در قفس

که هی به‌ هوای جفت خود

می‌پرد، می‌افتد، می‌پرد،

...



" رضا کاظمی "


از زخم قلب " آبائی " *


دختران دشت !

دختران انتظار!

دختران امید تنگ

در دشت بی کران ،

و آرزوهای بی کران

در خلق های تنگ !

دختران خیال آلاچیق نو

در آلاچیق هایی که صد سال ! ـ

از زره جامه تان اگر بشکوفید

باد دیوانه

یال بلند اسب تمنا را

آشفته کرد خواهد . . .


 ***


دختران رود گل آلود !

دختران هزار ستون شعله به طاق بلند دود!

دختران عشق های دور

روز سکوت و کار

شب های خستگی !

دختران روز

بی خستگی دویدن ،

شب

سرشکستگی! ـ

در باغ راز و خلوت مرد کدام عشق ـ

در رقص راهبانه ی شکرانه ی کدام

آتش زدای کام

بازوان فواره یی تان را

خواهید برفراشت؟


 ***


افسوس !

موها، نگاه ها

به عبث

عطر لغات شاعر را تاریک می کنند .

دختران رفت و آمد

در دشت مه زده !

دختران شرم

شبنم

افتادگی

رمه ! ـ

از زخم قلب آبائی

در سینه ی کدام شما خون چکیده است؟

پستانتان، کدامِ شما

گل داده در بهار بلوغش؟

لب هایتان کدامِ شما

لب هایتان کدام

ـ بگویید ! ـ

در کام او شکفته ، نهان ، عطر بوسه یی ؟

شب ها تار نم نم باران ـ که نیست کار ـ

اکنون کدام یک ز شما

بیدار می مانید

در بسترِ خشونتِ نومیدی

در بستر فشرده ی دلتنگی

در بستر تفکر پر درد رازتان

تا یاد آن ـ که خشم و جسارت بود ـ

بدرخشاند

تا دیرگاه، شعله ی آتش را

در چشم بازتان؟


***


بین شما کدام

ـ بگویید ! ـ

بین شما کدام

صیقل می دهید

سلاح آبائی را

برای

روز

انتقام؟



" احمد شاملو "



* عنوان شعر متعلق به شاعر است.