ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
عروسک ها همبازیان صبور کودکی
که هیچ گاه لب به شکوه نگشوده اند.
شبه بشری که هیچگاه انسان بودن را تجربه نکرده است.
عروسک ها کپی ای از نسل تکامل یافته ما هستند
و آدم آهنی ها ، تکامل یافته ی عروسکان.
ما چیستیم ؟
نسخه ای اصل یا نسخه ی فرع؟
ما تکامل یافته کدام نسخه ایم ؟! که فکر می کنیم ، سخن می گوییم ، حرکت می کنیم ، حس می کنیم و با هزاران سوال بی جواب کهکشان را مغشوش کرده ایم.
" شبنم رضایی "
پ.ن : حس خیلی عجیبیه که آدم مهمترین سوال زندگیش از زبان کس دیگه بشنوه !!
دست هایش آشکارا می لرزید و آب بینی اش سرازیر شده بود.آن را پاک کرد تا حواسش را بیشتر جمع کند. اما تا مهره را زمین گذاشت نقشه اش را که نخواسته برباد داده بودم فهمیده بودم و بعد از آن دیگر شکستش کاری نداشت.
مهم این است که غول ها ترک بردارند و او ترک برداشته بود. تلنگر کودکی یا دیوانه ای کافی بود تا او فرو ریزد.
فرو ریخت نه به اراده ی من ، به اراده ی جمعی که دور صفحه ی شطرنج حلقه زده بودند و آرزوی باختش را داشتند .
" آدم ها / احمد غلامی "
دلتنگی تو
تلخترین
داروی عمر من بود
دارو؟ نه
زهر
کنارم بودی
و من از دلتنگیت میمردم.
" عباس معروفی "
ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیم
صد درد دل به گوشهٔ چشمی دوا کنیم
در حبس صورتیم و چنین شاد وخرمیم
بنگر که در سراچهٔ معنی چه ها کنیم
رندان لاابالی و مستان سرخوشیم
هشیار را به مجلس خود کی رها کنیم
موج محیط و گوهر دریای عزتیم
ما میل دل به آب و گل آخر چرا کنیم
در دیده روی ساقی و بر دست جام می
باری بگو که گوش به عاقل چرا کنیم
از خود بر آ و در صف اصحاب ما خرام
تا سیدانه روی دلت با خدا کنیم
" شاه نعمت الله ولی "
از شیخ بهایی پرسیدند : سخت می گذرد ، چه باید کرد ؟
گفت : خود که می گویی سخت می گذرد ، سخت که نمی ماند. پس خدا را شکر که می گذرد و نمی ماند!
پ.ن : گاهی بعضی حرف بزرگان سخت به دل آدم می شینه.