کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها
کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

عشق ، این هجوم بی محاسبه


از عشق ، سخن باید گفت. همیشه از عشق سخن باید گفت.


گالان را ، عشق ، " بیشتر از همیشه گالان بودن " و گالانی رفتار کردن آموخته بود ؛ آت میش را عشق ، " غیر از آت میش بودن ، بریدن از خویشتن خویش ، و آت میش دیگری شدن یاد داده بود.


این ، آن لحظه ی خطیر عشق است که انسان را به اوج می رساند یا به حضیض می کشد.


" اکر عاشق صادق منی ، چنان باش که من می خواهم " یک روی سکه عشق است و " اگر عاشق صادق منی ، همان باش که باید باشی " روی دیگر این سکه.


" اگر عاشق راستین منی ، تمام در خدمت من باش " یک غزل از غزل های عاشقانه عشق است و " اگر عاشق راستین منی ، در خدمت همان آرمانی باش که تو را عاشق شدن آموخته " غزل دیگری از دیوان بزرگ عشق.


" تو را همان گونه که هستی ، عاشقم " یک جمله از دفتر عشق است و " تو را زمانی عاشقم که یکپارچه خمیر نرمی در دست های من باشی " جمله یی دیگر ....


عشق ، این هجوم بی محاسبه ، می تواند تو را برای وصول به عشقی بزرگتر و باز هم بزرگتر ، به جنبشی ساحرانه وادارد و تا نهایت " انهدام خود در راه چیزی فراسوی خود " پیش برد ، و می تواند به سادگی زمینگیرت کند ، به خاک سیاهت بنشاند و از تو یک برده ی مطیع و امر بَر و ضدّ جنبش بردگان بسازد ... .


" آتش بدون دود - جلد سوم / نادر ابراهیمی "