کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها
کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

تنها همیشه ها

هورررررررررررررررررا :))) بالاخره تونستم تکنولوژی رو شکست بدم و کتاب پائولو رو باز کنم البته بماند که پوست یه دوستی رو کندم تا با این فرمت جدید آشنا بشم ولی .... باحال بود! لازم به ذکره که من با تکنولوژی مشکل ندارم فقط از کتابای الکتریکی خوشم نمیاد ! دوست دارم کتاب بگیرم دستم ، صفحاتش ورق بزنم ، بوی کاغذ حس کنم ، صاف و یه دست بودن صفحات لمس کنم ... . یه وقتایی که کتاب فروشی میرم ( اگه کسی دور و برم نباشه )، همینطور که از جلوی فقسه ها رد میشم ، دستم می کشم رو کتابا ، بعد یه دفعه انگشتم روی یه کتاب قفل میشه انگار کتاب دستم گرفته! حس خیلی جالبه که یه کتاب تو رو انتخاب کنه ! دیونگی ه نه ؟! اما من این حس و حال دوس دارم؛ انگار از تموم آدمای دور وبرت جدا میشه و به کلی آدم دیگه که حضور ندارن اما وجودشون حس می کنی ، متصل میشی. یه جور رشته نامرئی! 

لمس کردن جلد کتابا یه حس ماورائی ه؛ وقتی به عقب برمیگردی ، به زمانی که یه درخت بودن این حس چند برابر میشه.من عاشق درختام . اونا مدام زمزمه می کنن و به نظرم از اسرار حیات و بشر می گن. کتابا هم همینطورن. وقتی از جلوی قفسه ها رد میشی صدای زمزمه شون می شنوی. بعد هر کدوم که به آهنگ روحت متصل شد رو انتخاب میکنی. " کتابا با آدم حرف میزنن" .این چیزیه که خیلی بهش اعتقاد دارم هرچند گاهی صداشون نمی شنوم اما اونا همیشه هستن ، همیشه زمزمه می کنن ، همیشه حرفی برای گفتن دارن ، شاید تنها همیشه های هستند که تا حالا دیدم... . 

نظرات 1 + ارسال نظر
امین شنبه 29 تیر 1392 ساعت 03:39 ب.ظ http://havayehavva.blogsky.com/

دوست دارم کتاب بگیرم دستم ، صفحاتش ورق بزنم ، بوی کاغذ حس کنم ، صاف و یه دست بودن صفحات لمس کنم ...

واقعا هیچ جوری لذت ورق زدن کتاب رو نمیشه با کتابهای الکترونیکی عوض کرد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد