کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها
کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

هدیه ت

هدیه ام از تولد
گریه بود
خندیدن را تو به من آموختی

سنگ بوده ام
تو کوهم کردی
برف بوده ام
تو آبم کردی
آب می شدم
تو خانه دریا را نشانم دادی

می دانستم گریه چیست
خندیدن را
تو به من هدیه کردی...!


پنجاه‌ و سه ترانه عاشقانه / شمس لنگرودی "

نظرات 3 + ارسال نظر
عسل پنج‌شنبه 26 دی 1392 ساعت 03:15 ب.ظ

از تمامی رودهایی که به چشم دیده ام
رودخانه تویی
از سراسر جاده هایی که عبور کرده ام
جاده تویی
چرا که هیچ رودخانه‌ای از دور غرقم نکرد
چرا که هیچ جاده ندیده ام
نرفته، در آفاقش گم شوم.

از تمامی بال هایی که به دوش برده ام
پر و بالم تویی
پیشاپیشم می روی
و من
پی بال ها می دوم...

"شمس لنگرودی"

مرسی عسل

امىن چهارشنبه 25 دی 1392 ساعت 02:54 ب.ظ

مرسى؛شما اولىن (و فعلا)تنها کسى هستىد که بهم تبرىک گفتىد.بله ىکسال پىرتر و (امىدوارم) پخته تر.

خوشحالم همیشه عاشق اینم که توی این جور کارا اولین نفر باشم.
پختگی فرایند جدایی ناپذیره کسانی ه که درگیر کتاب هستن

مجددا تبریکات

امىن سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 11:23 ب.ظ

هدیه ام از تولد
گریه بود
خندیدن را تو به من آموختی

واقعا زىباست.
حس غرىبى به من داد(پنج شنبه تولدمه) و وقتى اىن شعر رو خوندم....
سپاس,سپاس

وااای بهت تبریک میگم امین یه سال پیرتر شدی. خوشحالم ازین نوشته خوشت اومده
وقتی خوندم من یه جورایی یاد مامانم انداخت و اونجایی که میگه " سنگ بودم ، تو کوهم کردی " بابام رو برام تداعی کرد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد