کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها
کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

اراده عادت

عاملی که بیشتراز همه چی آدمیزاد رو – گاها – نابود میکنه ، فعل " عادت کردن " است. انسان همیشه مغروره اتفاقی که برای دیگران میافته هیچ وقت برای خودش قرار نیست بیافته اما " تاریخ محکوم به تکرار شدنه " ! و زمانی که عادت کرد ، ترکش باعث میشه احساس خلائی در درونش به وجود بیاد . شاید علت سخت بودن ترک عادات همین احساس خلاء باشه که باید با چیزی پر بشه.

****

کی فکرش می کرد " الکسی ایوانوویچ " هم به دام رولت بیافته همونطور که مادر بزرگ افتاده و یا سرهنگ ! "قمار باز" به خوبی روند سقوط آدمی رو نشون داد که می تونه برای هرکسی متفاوت باشه. مادربزرگی که مست پیروزی بود و دیوانه وار قمار میکرد تا شاید آنچه را که باخته دوباره به دست بیاورد و یا اینکه یک اتفاق احساسی یا در واقع یه شکست احساسی می تونه انسان رو تا مرز نابودی برسونه که تمامش از نا امیدی نشات میگیره- حداقل این چیزی بود که برای الکسی اتفاق افتاد- به نظرم " پولینا " هم کم بی تقصیر نبوده چون با وجود دوست داشتنش طوری الکسی رو از خود راند که در پایان فقط میشد گفت " نوش دارو بعد از مرگ سهراب " هرچند نویسنده پایان داستان رو به عهده ی خود الکسی گذاشت !

از طرف دیگه بحث اصلی قمارباز بر سر قدرت اختیار و اراده ست. اینکه آدمی دقیقا چه زمانی می تونه جلوی چیزی رو بگیره و یا اینکه دقیقا کی میشه خودت رو – از نظر روحی - جمع و جور کنی !

شخصیتهای قمارباز به کرات در جامعه ما تکرار میشه البته نه فقط با رولت بلکه با مشروب ، سکس ، مد های عجیب ، تظاهر روشنفکرانه و هنرمندانه ... . ما – جامعه- خودمون رو فراموش کردیم با اینکه مدام با صدای بلند میگیم " من همینم که هستم " و اگر پرسیده بشه : خب تو چی هستی ؟ جواب مشخصی برای همچین سوال ساده اما عمیقی وجود نداره !


داشتن اراده خودش یکی از مسائل مهمه زندگی آدمیزاده که داشتن و نداشتنش کیفیت زندگی رو مشخص می کنه!


پ.ن : این کتاب پر از پاورقی هایی به زبان فرانسوی بود. وقتی می خوندم و می فهمیدم ، کلی حال میکردم. واقعا دانش و دانایی لذت خاصی داره و تازه اون موقع ست که می فهمی این همه زحمتی که کشیدی بالاخره یه نتیجه ای داره! 

نظرات 1 + ارسال نظر
ش.موسوی چهارشنبه 28 اسفند 1392 ساعت 03:46 ب.ظ

سلام. من عاشق داستایفسکی هستم. ولی قماربازش واقعن فاجعه بود. من چند سال پیش خوندمش، انتشارات نیلوفر و ترجمه قاضی. اصلن خوب نبود!

سلام. می تونم بپرسم چه چیزش فاجعه بود؟ ترجمه یا داستان ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد