کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها
کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار


با حرفی که نویسنده در ابتدای کتاب " سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار " میزنه : " قبل از هر چیز باید بگم احتمالا از این داستان خوش تون نمی آد ..."خواننده نا خود آگاه در برابر داستان موضع منفی میگیره! ولی ....


نوید و نگار هیچ حکایت خاصی ندارن و اتفاق خاصی در داستان نمی افته ولی بعد از اتمام کتاب فکرت حداقل برای چند روز درگیرشون ه و ناخودآگاه بهشون فکر میکنی ؛این که اونها آدمهایی کاملا معمولی ن ولی چطور فکرت باهاشونه ، به چه چیزی شون فکر میکنی؟! اصلا چرا تو فکرت ن و ... آخرم به نتیجه ای نمیرسی و بیخیال میشی ولی این سوال همیشه گوشه ذهنت باقی می مونه ! تا شاید یه زمانی جوابی براش پیدا کنی !


****


یه نویسنده به چه مرحله ای از زندگی رسیده که می تونه شخصیتهای کاملا معمولی ولی موندگار خلق کنه که نمیشه راحت ازشون گذشت؟!!


****


داستان پاورقی های زیاد داشت که نویسنده توضیحات خاصی رو داده و یا خواننده رو برای درک بهتر داستان به داستای دیگه ارجاع نموده!! اولش پیش خودم فکر کردم چه کار بیهوده ای ! ولی وقتی کمی بادقت تر خوندم یه نکته جالبی فهمیدم و اون اینکه شخصیت های کتابهای مختلف مستور باهم پیوند – هرچند خیلی باریک – دارن! یعنی شخصیت کتابی در کتاب دیگری هم هست اما خیلی خیلی گذری و کوتاه ! انگار نویسنده آدم های خاصی رو برگزیده و به زندگی هرکدومشون در داستانی جداگانی پرداخته که در نقطه ای به هم پیوند می خورند .درست مثل فیلم " مردمان زیبا " !


نمی دونم درست فهمیدم یا نه ولی اگر واقعا اینطور بوده ، ایده خیلی جالب و خلاقی بوده – حدقل در زمینه داستان نویسی –


****


نمی دونم چه حرفی درباره داستان بگم ولی شاید باید زمان بگذره و کتاب دوباره خونده بشه تا حقایق درونش رو فاش بشه !

نظرات 1 + ارسال نظر
امین جمعه 18 مهر 1393 ساعت 10:03 ب.ظ

اشاره خیلی خوبی کردی به ارجاعات درون داستان. جایی در نقد کتاب خوندم که مستور خواننده رو با این ارجاعات گیج میکنه و اگر خواننده کتاب های دیگه ایشون رو نخونده باشه از این کتاب سر در نمیاره،من هم با نظر شما موافق بودم ولی چون همه کتاب های ایشون رو خونده بودم کمی حق میدادم به منتقد.
راجع به معمولی بودن ادمهای داستان هم اشاره خوبی داشتی.
به هرحال از نظر من مستور از بهترین داستان نویسهای حال حاضر ماست(البته اگر این نظر رو به حساب علاقه شاگرد به استادش ندونیم!)

این حرف درسته ولی این ارجاعات خدشه ای به داستان نمی زنه. یعنی اگر خواننده اونها رو در نظر نگیره باز هم داستان رو درک میکنه! - این رو ازین جهت میگم که خود منم همه داستان هاش نخوندم و یا یادم نیست ولی بازم داستان راحت درک کردم-

راستش کم کم داره از داستانای مستور خوشم میاد. این کتابش هم برخلاف نظر خودش قشنگ بود هرچند در حالت سهل و ممتنع ست !

البته روی بهترین نویسنده بودنش هنوز شک دارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد