کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها
کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

دچار باید بود

...


و میزبان پرسید :


- قشنگ یعنی چه؟ 


- قشنگ یعنی تعبیرعاشقانه اشکال 

و عشق، تنها عشق 

ترا به گرمی یک سیب می‌کند مأنوس
. 

و عشق، تنها عشق 

مرا به وسعت اندوه زندگی‌ها برد، 

مرا رساند به امکان یک پرنده شدن
. 

- و نوش داروی اندوه؟ 

- صدای خالص اکسیر می‌دهد این نوش
 .



و حال شب شده بود. 


چراغ روشن بود
. 

و چای می خوردند
. 



- چرا گرفته دلت، مثل آنکه تنهایی 


-
 چقدر هم تنها ! 

- خیال می‌کنم 

دچار آن رگ پنهان رنگ‌ها هستی
. 

- دچار یعنی 

- عاشق
 .

 - و فکر کن که چه تنهاست 

اگر که ماهی کوچک دچار آبی دریای بیکران باشد .

-چه فکر نازک غمناکی
! 

-
 و غم تبسم پوشیده نگاه گیاه است. 

 و غم اشاره محوی به رد وحدت اشیاست. 

-
 خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند 

و دست منبسط نور روی شانه آنهاست .

- نه، وصل ممکن نیست، 

همیشه فاصله‌ای هست
. 

اگرچه منحنی آب بالش خوبی است 

برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر، 

همیشه فاصله‌ای هست
. 

دچار باید بود 

و گرنه زمزمه حیرت میان دو حرف 

 حرام خواهد شد. 

و عشق 

 سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست. 

و عشق 

صدای فاصله‌هاست
. 

 صدای فاصله‌هایی که 

- غرق ابهامند. 

-نه، 

صدای فاصله‌هایی که مثل نقره تمیزند
. 

و با شنیدن یک هیچ می‌شوند کدر
. 

همیشه عاشق تنهاست.


...



" سهراب سپهری "



پ.ن : قسمتی از شعر مسافر 



زندان زندگی *

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم

روزی سراغ وقت من آئی که نیستم

در آستان مرگ که زندان زندگیست

تهمت به خویشتن نتوان زد که زیستم

پیداست از گلاب سرشکم که من چو گل

یک روز خنده کردم و عمری گریستم

طی شد دو بیست سالم و انگار کن دویست

چون بخت و کام نیست چه سود از دویستم

گوهرشناس نیست در این شهر شهریار

من در صف خزف چه بگویم که چیستم

 


" شهریار " 



* عنوان شعر متعلق به شاعر است.



کلمه


عشق تنها یک کلمه است تا زمانی که کسی از راه برسد و معنایی به آن بدهد.



" دست نوشته های آکرا / پائولو کوئلیو " 



زیبایی


مردم همواره می گویند : " آنچه مهم است زیبایی درونی ست نه زیبایی بیرونی . "


اما این حقیقت ندارد.


زیبایی بیرونی تجلی زیبایی درونی است و این تجلی در نوری که از چشمان ما جاری می شود امکان پذیر است. 


چشم ها آیینه ی روح هستند و هر چیزی را که به نظر پنهان می رسد ، آشکار می کنند ، و همچون آیینه شخصی را که به آنها می نگرد نیز بازتاب می دهند.



" دست نوشته های آکرا / پائولو کوئلیو " 



نم نم


باران صبح

نم نم

می بارد

و تو را به یاد می آورد

که نم نم باریدی

و ویران کردی

خانه ی کهنه را ... .



" شمس لنگرودی "