ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ندانم کنون ، با که سودا کنم
کجا جوشم و از چه پروا کنم
نه یاری که راه مروت روم
نه خصمی که با وی مدارا کنم
نه عشقی که دل را به دریا زنم
نه شوری که رو سوی صحرا کنم
نه برقم که آتش زنم خرمنی
نه ابرم که با گریه غوغا کنم
بسی قصه از من بماند به جای
اگر دفتر سینه را وا کنم
چنان مانده م از بزم هستی جدا
که از دور ، باید تماشا کنم
قیامت اگر کرد روزی قیام
من از عمر ، یکباره حاشا کنم
خدایا به عالم تو راضی مباش
کزین بیشتر ، من خدایا کنم
" معینی کرمانشاهی "
* عنوان شعر متعلق به شاعر است.
پ.ن : سالی از عبور شاعر محبوبم می گذره. باشد که یادش همیشه ماندگار ماند.
لطفا نام شاعر را بنویسید.
اگر دقت کنین نام شاعر ذکر شده است !! ذکر نام شاعر و یا منبع همیشه مد نظر بوده است !!