کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها
کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

حکم : دوستیش مثل دوستی خرس است


( دوس لوغی آیی دوس لوغی دی )

 

وقتی کسی از روی نادانی دست به کاری می زند که دوستان و اطرافیانش را گرفتار و ناراحت کند .

 

در روزگاران گذشته مرد کشاورز و باغداری بود که با خرس دوستی داشت . روزی خسته و کوفته از سر آبیاری برگشته بود . زیر سایه درختی در باغ خوابید و به دوست خود یعنی همان خرس که همیشه همراه او بود سپرد که نگذارد مگس ها ناراحتش کنند تا بلکه کمی بخوابد و خستگی درکند. خرس به سفارش آن مرد بالای سر او نشست و نمی گذاشت مگس و پشه او را نیش بزند . بعد از مدتی یک مگس سمج پیدا شد که هر چه خرس با دست آن را کیش می کرد نمی رفت. می خواست مگس را با دستمال یا چوب یا علف دور کند اما نمی شد و پس از لحظه ای دوباره می آمد و روی صورت مرد می نشست. خرس دیگر از دست مگس به تنگ آمد. بیل مرد را برداشت و محکم و با تمام قدرت به روی مگس کوبید. کوبیدن بیل همان و شکافته شدن سر مرد و مردن او همان.

 


شاهنده سیفی زاده  – بیست و سه ساله – کارمند – به روایت از منصوره طالبی و عسگر سیفی زاده – مرند

یکهزار و سیصد و پنجاه و یک خورشیدی


 

" تمثیل و مثل / احمد وکیلیان "

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد