کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها
کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

اشک های خدایان


بشر به پایان خود رسیده است

و خدایان از زمین کوچ کردند

و آخرین منجی فریب شیطان بود تا آدمی مست از باده غرور به خیال آنکه هنوز حکومتش بر زمین به پایان نرسیده است با ددان و دیوان بتازد بر روان های بی گناه و بی زبان.


آنگاه که انسان چشم بست بر آتش فروزان هر موجود

آنگاه که سیاهی بر روح و قلب آدمی خیمه زد

درست در آن لحظه که بشر دست بر گوش هایش نهاد تا ضجه بی گناه هستی را نشوند

در آن لحظه شرافت و برکت از او گریخت و او محکوم شد به سرگردانی ابدی در تمنای لحظه ای آرامش و خواب خوش !


و خدایان تنها گریستند !



پ.ن : برای تمام بی صدایان این سرزمین که بی گناه سوزانده می شوند!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد