ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دیشب داشتم فیلم " گوست داگ " از جیم جاموش نگاه می کردم. شخصیت قاتل ِ سامورایی مسلکش رو دوس داشتم اما چیزی که بیشتر باهاش حال کردم دوستدار کتاب بودن قاتل و رد و بدل شدن کتاب بین شخصیتای فیلم بود. کتاب یه عنصر کلیدی تو این فیلم بود!
دیالوگ مورد علاقه م : " بیا این بخون و نظرت بهم بگو "
دلتنگی یعنی
و به چشمهای بستهات نگاه میکردم
چقدر قشنگ نفس میکشی در خواب
سبز آبی کبود من!
کی صبح میشوی؟
کنار تو
من آرمیده بودم.
" عباس معروفی "
درناف می پیوندند به هم سی شعاع چرخ
اما خلاء میانی
پیش می برد ارابه را
کاسه از خاک رس
اما خلاء میانی
می آید به کار
خانه پر از در و پنجره
اما خلاء میانی
برای زندگی کردن
بدین گونه " هست " بر می سازد ابزار را
و " ناهست " اثرش را
"دائو دِ جینگ " - لائودسو - سودابه فضایلی
پ.ن : امروز با خوندن این نوشته کلی حال کردم
لمس تن تو
شهوت است و گناه
حتی اگر خدا عقدمان را ببندد
داغی لبت، جهنم من است
حتی اگر فرشتگان سرود نیک بختی بخوانند
هم آغوشی با تو ، هم خوابگی چرک آلودی ست
حتی اگر خانه خدا ، خوابگاهمان باشد
فرزندمان ، حرام ترین نطفه روی زمین است
حتی اگر تو مریم باشی و من روح القدوس
خاتون من
حتی اگر هزار سال عاشق تو باشم
یک بوسه
حتی یک نگاه هم حرامم باد
اگر تو عاشق من نباشی
" احمد شاملو "
جهنم بی ارزش تر از یادآوریِ مدام بوسه ای که اتفاق نیافتاد.
" ریچارد براتیگان "