کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها
کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

شباهنگام

روزم چون روز دیگران می گذرد ...

اما شب که در می رسد ، یادها پریشانم می کنند !
با چه اضطرابی روز را به سر می برم .
اما شبانگاه من و غم ، یکجا می شویم . 
همانا عشق در قلب ما جا یافته و ثابت است . 
چنان ؛ چون پیوست انگشتان با دست !



" سلوک / محمود دولت آبادی "

خلاف طبع

باران که در لطافت طبعش خلاف نیست
ویران کرده 
لانه مورچگان را.


" باغبان جهنم / شمس لنگرودی "

 

سه تار من *

 نالد به حال زار من امشب سه تار من

این مایه تسلی شب های تار من

ای دل ز دوستان وفادار روزگار

جز ساز من نبود کسی سازگار من

در گوشه غمی که فراموش عالمی است

من غمگسار سازم و او غمگسار من

اشک است جویبار من و ناله سه تار

شب تا سحر ترانه این جویبار من

چون نشترم به دیده خلد نوشخند ماه

یادش به خیر خنجر مژگان یار من

رفت و به اختران سرشکم سپرد جای

ماهی که آسمان بربود از کنار من

آخر قرار زلف تو با ما چنین نبود

ای مایه قرار دل بیقرار من

در حسرت تو میرم و دانم تو بی وفا

روزی وفا کنی که نیاید به کار من

از چشم خود سیاه دلی وام میکنی

خواهی مگر گرو بری از روزگار من

اختر بخفت و شمع فرومرد و همچنان

بیدار بود دیده شب زنده دار من

من شاهباز عرشم و مسکین تذرو خاک

بختش بلند نیست که باشد شکار من

یک عمر در شرار محبت گداختم

تا صیرفی عشق چه سنجد عیار من

جز خون دل نخواست نگارندهٔ سپهر

بر صفحهٔ جهان رقم یادگار من

زنگار زهر خوردم و شنگرف خون دل

تا جلوه کرد این همه نقش و نگار من

در بوستان طبع حزینم چو بگذری

پرهیز نیش خار من ای گلعذار من

من شهریار ملک سخن بودم و نبود

جز گوهر سرشک در این شهریار من


پ.ن : گاهی فقط و فقط سازم - سه تارم ، معجزه ی من - حالم درک میکنه  

بانو

تو را بانو نامیده ام

بسیارند از تو بلندتر ، بلندتر.

بسیارند از تو زلال تر ، زلال تر.

بسیارند از تو زیباتر ، زیباتر.

 

اما بانو تویی.

...


" پابلونرودا "

جغد عاشق ستارگان نیمروز

شاید من بیش از آنچه سزاوار است ،

زنی هستم که می خواهد:

به راستی ، زندگی را دریابد

و در میان رازهای این دشت تاریک

در پی چاه ها بگردد...

چه کسی با عصای نسیان بر سرم می کوبد ،

تا برق حقیقت ، در چشمانم بدرخشاند

و ستارگان نیمروز

مرا به شب راستین

راهبری کنند ؟

 


" زنی عاشق در میان دوات / غادۀ السّمّان "