کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها
کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

عشق به هرجا رو کند انجا خوشی ست

عشق،

راهـی‌ســـت برای بازگشـت به خـانه،
بعد از کار
بعد از جنگ
بعد از زندان
بعد از سـفر
بعد از…
من فکر می‌کنم، فقط عـشق می‌تواند پایان رنج‌ها باشد.
به همین خاطر
همیشه آوازهای عاشـقانه می‌خـوانم.
من همان سربازم
که در وسط میدان جنگ،
محــبوبش را، فرامــوش نـــکرده است!


" رسول یونان "

 

براستی چه کسی باور کرد؟!

 گاه می اندیشم

خبر مرگ مرا ، با تو ، چه کسی می گوید؟
آن زمان که خبر مرگ مرا
از کسی می شنوی ... روی تو را ، کاشکی می دیدم !
شانه بالا زدنت را ... - بی قید -
و تکان دادن دستت که : - مهم نیست زیاد - 
و تکان دادن سرت را که : - عجیب ! عاقبت مُرد؟
افسوس
کاشکی می دیدم !
من به خود می گویم : چه کسی باور کرد ... جنگل جان مرا ، آتش عشق تو خاکستر کرد ... ؟




" حمید مصدق "


 

پ.ن : بیت آخرش فوق العاده ست .

 

صد هزار

با صد هزار مردم تنهایی

بی صد هزار مردم تنهایی


" رودکی " 


پ.ن : این شعر توی فیلم محبوبم " شبها روشن" شنیدم. اصلا فکر نمی کردم برای رودکی باشه ! 

کوچه ما

دیشب یه نکته ای از کوچه مون فهمیدم و اون اینکه " خیلی تاریکه " !! دیشب با زحمت زیاد تونستم یک صفحه و نیم باقی مونده از فصل کتاب که نمی شد بذارم برای بعد، تموم کنم. الان که فکرش میکنم خنده ام میگیره. وسط کوچه زیر نور تنها چراغ پر نور ایستاده بودم و کتاب تا اونجا که میشد به صورتم نزدیک کرده بودم و می خوندم ! یکی نیست بگه مگه مجبوری بشر!  

آرزویی مادرانه

دیروز بالاخره کتابی از آبا دِ سس پِدِس خریدم. یه چند وقتی بود که خیلی جلوی چشمام بود ، هم تو کتابفروشی ها و هم توی فضای مجازی ، ولی چون هیچ شناختی ازش نداشتم(ندارم )، نمی خریدمش. 

وقتی رسیدم کلاس زبان هنوزم دستم بود. سر کلاس با یکی از بچه ها که اونم کتاب خریده بود صحبت کردیم. دوستم از عادت کتابخونیش برام گفت و اینکه وقتی بچه بود اون زمانی که نمی تونست کتاب بخونه ، پدرش براشون - خودش و برادرش- هر شب کتاب می خوند و این عادت تا سالهای ادامه پیدا کرده و ... . 

خیلی ازین کار خوشم اومد. داشتم به این فکر می کردم اگه منم یه روزی بچه دار بشم حتما از بچگی با کتاب مانوسش می کنم و مرتب به کتابفروشی ها می برمش. بهش آثار نقاشی بزرگان و آثار موسیقی نابغه ها رو معرفی می کنم. تمام تلاشم می کنم تا معیارهای مناسبی برای تفکر و تصمیم گیری داشته باشه. امیدوارم روزی مادر خوب و آگاهی برای فرزندانم بشم.