ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بی شکوه و غریب و رهگذرند
یادهای دیگر ، چو برق و چو باد.
یاد تو پر شکوه و جاوید است؛
و آشنای قدیم دل ؛ اما
ای دریغ ! ای دریغ ! ای فریاد !
با دل من چه می تواند کرد
یادت ؟ ای یادِ من ز دل برده !
من گرفتم لطیف ، چون شنبم
هم درخشان و پاک ، چون باران
چه کنند این دو ، ای بهشت جوان !
با یکی برگ پیر و پژمرده ؟
" مهدی اخوان ثالث "
* عنوان شعر متعلق به شاعر است.
رزم آور نور گاه به آب می ماند و جاری ، از میان موانع سر راه می گذرد.
گاه مقاومت به معنای نابودی است ؛ پس خود را با شرایط سازگار میکند. بی اعتراض ، می پذیرد که صخره ها راه ش را در میان کوه ها تعیین کنند.
نیروی آب در همین است ؛
هیچ چکشی هرگز آن را نخواهد شکست ،
هیچ کاردی آن را نخواهد برید،
تیزترین شمشیر جهان بر آن زخم نخواهد زد.
رود خود را با راه سازگار می کند ، اما هدف را از یاد می برد : دریا.
هنگام زایش ضعیف است ، اندک اندک نیروی رودهایی را که خواهد دید ، جذب می کند.
او به زودی قادر مطلق خواهد شد.
" رزم آورنور / پائولو کوئلیو "