کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها
کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

مرگ تدریجی


ماشه را نچکان

این شعرها

خودشان دارند مرا می کشند.



" رضا کاظمی "



سگال : فاضل تر


سوال کرد که از نماز فاضل تر چه باشد ؟


یک جواب آن که گفتیم جان نماز بِه از نماز ، مع تقریره ، جواب دوم که ایمان بِه از نماز است ؛ زیرا نماز پنج وقت فریضه است و ایمان پیوسته و نماز به عذری ساقط شود و رخصت تاخیر باشد. و تفضیلی دیگر هست ایمان را بر نماز که ایمان به هیچ عذری ساقط نشود و رخصت تاخیر نباشد.


و ایمان بی نماز منفعت کند و نماز بی ایمان منفعت نکند ، هم چون نماز منافقان ، و نماز در هر دینی نوع دیگر است و ایمان به هیچ دینی تبدّل نگیرد. احوال او و قبله ی او و غیره متبدل نگردد.


و فرق های دیگر هست ؛ به قدر جذب مستمع ظاهر شود ، مستمع  هم چون آرد است پیش خمیر کننده ؛ کلام هم چون آب ست در آرد. آن قدر آب ریزد که صلاح اوست .


چشمم به دگر کس نگرد ، من چه کنم

از خود گله کن که روشناییش تویی


چشمم به دیگر کس نگرد ، یعنی مستمع دیگر جوید جز تو ، من چه کنم روشناییش تویی بدین سبب که تو با توی از خود نرهیده ای تا روشناییت صدهزار تو بودی.

 


منبع اصلی : فیه ما فیه / جلال الدین محمد مولوی

تصحیح بدیع الزمان فروزانفر



سفرنامه بخش بیست و چهارم : صیدا


پس از آن به شهر صیدا رسیدیم هم بر لب دریا. نیشکر بسیار کشته بودند و باره یی سنگین محکم دارد و سه دروازه و مسجد آدینه ی خوب با روحی تمام ، همه مسجد حصیرهای منقش انداخته و بازاری نیکو آراسته چنان که چون آن بدیدم گمان بردم که شهر را بیاراسته اند قدوم سلطان را ، یا بشارتی رسیده است. چون پرسیدم گفتند رسم این شهر همیشه چنین باشد. و باغستان و اشجار آن چنان بود که گویی پادشاهی باغی ساخته است به هوس، و کوشکی در آن برآورده و بیش تر درخت‌ها پربار بود.

 


" ناصرخسرو قبادیانی "

 

بر اساس تصحیح محمد دبیر سیاقی



تفاوت


کارگاه عروسک نوزاد که خانم مینگ در آن جا مشغول بوده ، مرا تحت تاثیر قرار داد. صندوق های بزرگ میله ای اعضای صورتی رنگ بدن را حمل می کردند ، یکسان و طبقه بندی شده : صندوق سرها ، صندوق بالاتنه ها ، صندوق بازوهای راست ، صندوق بازوهای چپ ، صندوق پاهای چپ ، صندوق پاهای راست. اجزای آناتومی انسان وحشیانه تلنبار شده و روی نوار متحرک حرکت می کردند و بعد کارگرها آن ها را می گرفتند تا جوشکاری های جزیی رویشان انجام دهند تا در انتهای تولید به شکل عروسک نوزاد جمع شوند.


می توان گفت یک کشتارگاه معکوس بود ، جایی که موجودات تکه تکه وارد می شدند و کامل خارج می شدند.


هزاران نوزاد هر روز در این جا متولد می شدند. از آن جایی که زن ها ماسک کاغذی روی صورت و کلاه آبی دور موها داشتند ، شبیه پرستارهایی بودند که بچه ها را به دنیا می آوردند. پرستارهای عجیب ، دقیق ، فرز ، بی عاطفه ، که یک سر را به یک بالاتنه ی بدون سر وصل می کردند ، بازوها را جا می انداختند ، پاها را پیچ می کردند ، پایی که بدشکل بود یا جمجمه ی ترک خورده را داخل سطل آشغال می انداختند ، روی بدنه ها می زدند تا استقامتشان را آزمایش کنند ...


کنار در خروجی بدن های روی هم تلنبار شده را مشاهده کردم : چنان شخصیت های واقعی را منعکس می کردند که از تجمع آن ها در یک جا شوکه شده بودم. شباهت آن ها هم مرا مات و مبهوت می کرد. کدام یک را باید انتخاب کرد ؟ کدام یک را باید سوا کرد ؟ چرا این یکی ؟ چرا آن یکی نه ؟ در ضمن این افکار ، این بد شانسی را داشتم که دورنمای کارخانه را تماشا کنم : کارگران آسیایی ، ماسک زده و کلاه به سر و پوشیده در لباس های سرهمی فیروزه ای ، به هم شبیه بودند ! بر خود لرزیدم ... چی ؟ شرط ما این بود ؟ تصور می کنیم که کم یاب هستیم در حالی که از یک قالب درست می شویم ؟ شبیه به هم هستیم ، حتی در ادعای منحصر به فرد بودنمان شبیه به هم هستیم ... .

این تخیل است که متمایز می کند ، تخیل از ابتذال و تکرار و یکنواختی جلوگیری می کند. در سرنوشت اسباب بازی ها سرنوشت انسان ها را پیدا می کردم : تنها تخیل است که با تولید خیالات و سعی در ایجاد رویاها ، انسان های بدیع و خلاق می  سازد ؛ بدون آن ما همه نزدیکیم ، زیادی نزدیک ، مشابه ، دمر افتاده روی همدیگر در صندوق های واقعیت.

 


" ده فرزند هرگز نداشته ی خانم مینگ / اریک امانوئل اشمیت "

 


پ.ن : این صحنه منو یادت خاطره چند سال پیش انداخت ؛ زمانی که عروسک های کامل شبیه نوزاد رو بورس بود و پشت همه شیشه های اسباب بازی فروشی حداقل پنج تایی ازشون رو می تونستی ببینی ! هیچ وقت نتونستم باهاشون کنار بیام وهنوزم ازشون بدم میاد و از دیدنشون چندشم میشه !



معرفی کتاب : آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز


نام : آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز

نویسنده : محمود روح الامینی

نشر : آگاه

موضوع : اسطوره و آیین ایران – علوم اجتماعی

 


در کتاب فوق به جشن های بزرگ ایران همچون نوروز ، مهرگان ، یلدا ، تیرگان ، جشن سده در دوران معاصر و همچنین برخی مراسم آیینی - همچون آیین قالی شویی در مشهد اردهال - در بعضی مناطق پرداخته می شود.


نویسنده در این کتاب بیشتر دارای رویکردهای علوم اجتماعی و مردم شناختی است و کمتر به اسطوره های پیدایش و شکلگیری جشن ها و آیین ها می پردازد. البته این بدان معنا نیست که او به اصل و ریشه ها هر جشن توجه نداشته است ، بلکه این پرداخت ها بیشتر در خدمت توضیح اعتقادات و رفتار مردم نسبت به آیین های کهن می باشد.


در زیر هر سرفصل نحوه برگزاری جشن ها ، آداب و رسوم ، خوراکی ها ، نوع پوشش و ... در مناطق مختلف ایران بسته به فرهنگ و اقلیم بومی هر ناحیه توضیح داده شده است.