کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها
کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

کتاب دریچه ای ست به جهان ناشناخته ها

کتاب آیینه ی تمام نمای شخصیت ما


یک انسان به وسیله‌ی کتاب‌هایی که می‌خواند شناخته می‌شود.




" رالف والدو امرسون "

بی همگان بسر شود ، بی تو بسر نمی شود


بی تو هم می‌شود زندگی کرد


قدم زد، چای خورد، فیلم دید، سفر رفت؛ ...


فقط


بی تو نمی‌شود به خواب رفت!



" رضا کاظمی " 



پ.ن : بازم یه خواب آدم هوایی می کنه! 

تو باشی ، تنها تو


دختران شهر
به روستا فکر می‌کنند
دختران روستا
در آرزوی شهر می‌میرند
مردان کوچک
به آسایش مردان بزرگ فکر می‌کنند
مردان بزرگ
در آرزوی آرامش مردان کوچک
می‌میرند
کدام پل
در کجای جهان
شکسته است
که هیچکس به خانه‌اش نمی‌رسد

*******



باران باشد


تو باشی


یک خیابان بی‌انتها باشد...


به دنیا می‌گویم... خداحافظ !




" گروس عبدالملکیان " 

گفته بودی اما چه سود!


گفته بودند که از دل برود یار چو از دیده برفت
سالها هست که از دیده ی من رفتی لیک
دلم از مهر تو آکنده هنوز .

دفتر عمر مرا
دست ایام ورقها زده است
زیر بار غم عشق
قامتم خم شد و پشتم بشکست
در خیالم اما
همچنان روز نخست
تویی آن قامت بالنده هنوز .

در قمار غم عشق
دل من بردی و با دست تهی
منم آن عاشق بازنده هنوز .

آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
گر که گورم بشکافند عیان می بینند
زیر خاکستر جسمم باقیست
آتشی سرکش و سوزنده هنوز !

"حمید مصدق "


قطعه ای از هرکجا


سخت است فهماندن چیزی به کسی که


برای نفهمیدن آن پول می گیرد.

 " احمد شاملو "

                    *****                           


چایت را بنوش!


نگران فردا نباش!


از گندمزار من و تو,


مشتی کاه میماند برای بادها ...



" نیما یوشیج " 


***** 


می دانی؟


یک وقت‌هایی باید


رویِ یک تکه کاغذ بنویسی


تعطیل است


و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت

باید به خودت استراحت بدهی


دراز بکشی


دست‌هایت را زیر سرت بگذاری


به آسمان خیره شوی


و بی‌خیال سوت بزنی


در دلت بخندی به تمام افکاری که


پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده‌اند


آن وقت با خودت بگویی


بگذار منتظر بمانند


" حسین پناهی" 



****** 


دست‌هات را


که باز کنی،


به هیچ جا بند نیستم،


سقوط می‌کنم



" عباس معروفی "